سلامممممم . چطور مطورین ؟ وایییییییی اینجا که شده کوره ی آتیش خیلی گرمه تازه یکی از دوستام که بچه ی همینجائه می گه الان که خوبه خرداد و تیرش رو می خوای چی کار کنی ؟ وای نه من از همین الان دارم می پزم تازه از وقتیم که گرم شده هر چی خزنده و جهنده و جک و جونور و حشره ست حمله کردن به خوابگاه منم که ترسووووو جیغایی می زنم بنفش ! دیروزم دانشگاه آی چسبید آی چسبید  کلاس آناتومی که کنسل شد از اونورم مامان بزرگه استاد تربیت بدنیمون فوت کرد و اونم کنسل شد . خدا رحمتش کنه ولی دمش گرم خوب وقتی مرد به قول بچه ها تو زنده بودنش که خیری بهمون نرسید حداقل تو مردنش یه جلسه از زیر بالا پایین پریدن در رفتیم . این دانشگاه ما که واقعا نوبره آخه تو کدوم دانشگاه تربیت بدنی 2 رو با بچه ها ایروبیک کار می کنن  نشستیم نشستیم دلمونو خوش کردیم این ترم بدمینتون و بسکت و تنیس و .... داریم که به خاطر کمبود امکانات آرزوهامونو نقش بر آب کردن نامردا خلاصه که این ترمم مثه اون ترم هی باید بدوئیم و شلنگ تخته بندازیم والا به خدا تو سربازخونه ها هم طرف رو اینقدر زجر کش نمی کنن که اینجا با ما می کنن . الهی جز جیگر بزنن مادر Arabic Veil!

اصولا من آدمه عشقه فیلمییم  مخصوصا از نوع هالیوودیش هر چی هم که دستم بیاد اعم از زبان اصلی و غیر اصلی و فرعی و .... می شینم می بینم این فیلم دوستیمم ریشه در ساسا داره از شیش هفت سال پیش که ماها هیچ فرق هالیوود و بالیوود رو نمی دونستیم فیلم می گرفت و ماها رو مجبور می کرد بشینیم ببینیم تا به قول خودش به روز باشیم و پا به پای دنیا جلو بریم ( حالا نکه همه چیمون پا یه پای دنیاست  ) از همون موقشم تا حالا وقتی می خوایم فیلم ببینیم میشینه جلو تلویزیون کنترلم می گیره دستشو هی رد می کنه حتی نمی زاره ما یه بوسیدن ناقابل In Love رو ببینیم . خب مگه چیه ! اصلا تا دختر پسره برمی گردن طرف هم این رد می کنه ما هم تا دهنمونو باز می کنیم میگه : این چیزا دیدن نداره  خلاصه که عادتمون داده فیلم سانسور شده ببینیم تازه یدفه هم که با خالم نشسته بودیم و داشت رد می کرد خالم بهش گفت : بزار ببینم چی کار می کنی ؟ ساسا : اینا نشستن نمیشه ( منظور از اینا من و بهشاد بودیم ) خالم : خودت دل دیدنش رو نداری اینا رو هم نمی زاری ببینن  . ساسا : دل نمی خواد که رو می خواد بعدشم تا تونست رد کرد خالمم بهمون گفت : یه روزی که ساسا خونه نبود بشینین چند دفه چند دفه ببینید ولی ما هیچ وقت اینکار رو نکردیم ( ساسا به خدا نکردیم قسم می خورم ) بعدشم که من دانشگاه قبول شدم و اومدم خوابگاه اصلا با بچه ها حرفی از فیلم و اینا نمی زدیم یعنی راستش فکر نمی کردم اینجا کسی باشه که فیلم غیر ایرانی ببینه ( عجب فکرایی می کردما ) تا آخرای ترم قبل که فاطی دی وی دی آورد و منم ذوق زده چند تا از فیلمایه ساسا رو آوردم خوابگاه و این ترمم از واحد ما ( کیمی ) کامپیوتر آورد و گذاشتش تو هال و از واحد بغلی هم ( سودی ) نت بوک آورد و از اونجایی که سودی همیشه تو واحد ماست و فقط واسه خوابیدن می ره واحد خودشون نتیجتا نت بوکش هم همیشه در اختیار ماست . اون هفته هر کی از خونشون شونصد تا فیلم آورده بودو و ما هم که آخر هفته بیکار بودیم از صبح تا نصفه شب نشستیم همینجوری پشت سر هم به فیلم دیدن واحدمونم به دو قسمت تقسیم کردیم : قسمت هال و قسمت اتاق ما . تو هال که کامپیوتر کیمی بود شد بخش اکران عمومی و اتاق ما شد اکران خصوصی و از واحدای دیگه هم اومدن واحد مون و دیگه جای سوزن انداختن نبود . منم اول مونده بودم که تو کدوم قسمت بشینم ولی بعد که ازم فیلم ( غرور و تعصب ) رو گرفتن برای بچه های تو هال و از اونجایی که دوهزار مرتبه این فیلم رو دیدم اومدم اینور که فیلم ( ارجینال سین ) رو گذاشته بودن . واییییییییی این دیگه چه فیلمی بود ؟؟؟!!! حالا تازه من تحت تعلیمات آبجی ساسا هی اولش گفتم : بچه ها رد کنین که بی دینا نکردن  منم از اول فیلم همینجور دستم رو گذاشته بودم رو چشامو می گفتم : تموم شد ؟؟؟ سودی : بدبخت باز کن از دستت رفت . به من میگه بدبخت . طهی : نترس نیلو چشاتو باز کن استعداد یاد گیریش رو نداری . نه من از دست شما رفقای ناباب چی کار کنم آخه واقعا فکر می کنین هدف آنجلینا جولی از بازی تو این فیلم چی بوده ؟؟ هر کی می دونه به منم بگه خیلی فکرمو به خودش مشغول کرده  بعدشم پاشدم رفتم اونور از نصفه نیمه های غرور و تعصب رو دیدم واقعا هر کی این فیلم رو نبینه نصفه عمرش بر فناست . سیندرلا و تعطیلات و چند تا فیلم دیگه هم با چشای سرتاسر باز دیدم ( ساسا جان حرص نخور مادر خیلی بد نبود قسم می خورم )

این چند وقته هم اینجا بگیر بگیر شده اساسی اول که یکی از بچه ها رو تو راه ا..... با آقاشون گرفتن Geminiحالا این بنده خداها هم خانواده هاشون تا حدودی اطلاع دارن و اصلا قراره ازدواج کنن بعد آقای مذکور که خیلی هم پسر خوب و آقاییه به پلیسه 20 هزار تومن داده بودو و خلاص از اونورم پریشب تو گ .... یکی دیگه از بچه های خوابگاه رو با آقاشون گرفتن Geminiکه دوست ما از ترس فشارش می افته و داشته غش می کرده و آقاشون 50 تومن به پلیسه می ده و خلاص بعدشم دوستمون رو می بره درمانگاه که کلی سرم و آمپول بهش می زنن تا بچه م حالش جا بیاد . این بچه های خوابگاه ما یه دوست پسرای لارجی دارن هر دفه که اینا می رن بیرون من فقط منتظرم تا برگردن و کادوهایی که گرفتن رو ببینم . یکیشون که دیگه آخرشه هر دفه که از قرار برمی گرده یه کیسه ی پر از کادو دستشه و تا می رسه هنوز مانتو روسریش رو در نیاورده میشینه دونه دونه کادوهاشو نشونمون میده تازه هر چیز قشنگیم که می بینه میگه : به .... می گم اینو برام بخره ! آخی طفلی پسره من که خیلی دلم براش می سوزه هرچی ام به دوستم می گم کمتر خرج بزار رو دستش گناه داره و .... گوشش بدهکار نیست خلاصه که آدمای ولخرجی نصیبشون شده .